سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آیت الله علمالهدی در نشست چبهه پایداری: امیدوارم بتوانم خدمتگزار

 علم‌الهدی: اتفاقات قم را قبول ندارم/ نیروهای حزب الهی مورد اعتماد مردمند

 

یک عضو مجلس خبرگان رهبری درباره اتفاقات قم در 22 بهمن به ایسنا گفت: اتفاقات قم را قبول ندارم؛ چراکه روز 22 بهمن برای ما نویدبخش وحدت و انسجام ملی است و هر حرکتی که این انسجام را زیر سوال ببرد، درست نیست.

 
به گزارش ایسنا، آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی در حاشیه همایش جبهه پایداری انقلاب اسلامی که با عنوان 34 سال پایداری در مقابل فتنه و انحراف برگزار شد، در جمع خبرنگاران درباره نحوه ورود اصولگرایان به انتخابات ریاست جمهوری اظهار کرد: اگر نیروهای حزب‌اللهی که مورد اطمینان مردم هستند در عرصه حضور پیدا کنند، آن‌چه که متصور است، محقق می‌شود کما این‌که در انتخابات نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز عملی شد.
 
وی درباره وحدت اصولگرایان نیز گفت: اگر اصولگرایان به وحدت برسند ایده‌آل است اما به شرط آن‌که بشود؛ اگر این وحدت محقق نشود، حرف اصلی را جریان حزب‌الله می‌زند و در عرصه می‌آید.
 
وی همچنین در پاسخ به پرسشی اظهار کرد: جریان انحرافی یک جریان نیست، این‌ها یک سری افراد هستند که به حساب پول و قدرت دور یکدیگر جمع شده‌اند. مطمئنا اگر کل قضیه بخوابد، این‌ها نیز کنار می‌کشند؛ بنابراین جریان انحرافی وجود ندارد.
 
امام جمعه موقت مشهد در پاسخ به پرسش دیگری در ارزیابی‌ از ورود جبهه پایداری به انتخابات گفت: جبهه‌ای که در راس آن دو شخصیت بزرگ و با عظمت یعنی آیت‌الله خوشوقت و آیت‌الله مصباح است را مگر می‌شود نظر غیرمثبتی درباره‌اش داشت؟
 
وی همچنین در مورد ائتلاف 1+2 نیز گفت: تاکنون که این ائتلاف محقق نشده است، حالا باید دید سرنوشت چه می‌شود، بنده نمی‌دانم که سرنوشت ائتلاف چه می‌شود در این رابطه حرف دارم؛ چراکه افرادی که در این ائتلاف هستند می‌خواهند رییس‌جمهور شوند و همه می‌خواهند با هم ائتلاف کنند.
 
وی در پاسخ به پرسشی درباره منظورش از جریانی که با پرچم امام زمان(عج) در انتخابات ریاست جمهوری ورود پیدا خواهد کرد، گفت: منظورم آن‌هاست که خیال می‌کنند با این شعار رهبری را می‌توانند را از حیز بیندازند.


+ نوشته شـــده در جمعه 91/11/27ساعــت 8:40 صبح تــوسط عباس | نظر
در همایش جبهه پایداری مطرح شد: علم الهدی: در فتنه 92 با اسم امام

در همایش 34 سال پایداری در مقابله با فتنه و انحراف مطرح شد:
علم الهدی: در فتنه 92 با اسم امام زمان(عج)به جنگ ابهت ولایت فقیه می‌آیند/ آقاتهرانی: فصل الخطاب بودن رهبری کف ولایتمداری است که برخی در آنهم مردود شدند

 

 نشست جبهه پایداری با عنوان «سی‌وچهار سال پایداری در مقابل فتنه و انحراف» با استقبال پرشور مردم در سالن سید الشهدای (ع) تهران برگزار شد.

به گزارش رجانیوز،‌ در این نشست سیاسی-گفتمانی که اعضای شورای مشورتی جبهه پایداری نیز حضور داشتند، آیت الله سید احمد علم الهدی امام جمعه مشهد، حجت الاسلام و المسلمین آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری و کامران باقری لنکرانی سخنگو و صادق محصولی عضو شورای مرکزی این جبهه سخنرانی کردند. 
 
 
آیت الله علم‌الهدی: امیدوارم بتوانم خدمتگزار شما که در پای ولایت رشیدانه پایمردی کرده‌اید، باشم
 
 آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی عضو مجلس خبرگان رهبری در همایش بزرگ جبهه پایداری که عصر امروز در سالن سیدالشهدا تهران برگزار شد، اظهار داشت: امیدوارم به عنوان یک طلبه پیرمرد در محضر شما دلدادگان اهل بیت و شیفتگانی که مقام عشق و جان‌دادن در راه خدا و اهل بیت را در معرض امتحان قرار داده‌اید و در پای ولایت رشیدانه پایمردی کرده‌اید، بتوانم خدمتگزار باشم.
 
آیت‌الله علم‌الهدی با اشاره به معنای کلمه فتنه ادامه داد: کلمه فتنه یک واژه عربی است و فتنه عبارت است از این که شما طلا را داخل آتش کنید تا صفا  و بی‌غشی آن با رفتن درون آتش شفاف شود. از این رو این اصطلاح در ارتباط با جریانات آزمایشی، اجتماعی و سیاسی در فرهنگ اسلام جعل شده است.
 
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: این لغت برای این منظور استخدام شده که پیچیدگی‌های سیاسی و اجتماعی که به وسیله جریان‌های گوناگون در عرصه حیات جمعی به وجود می‌آید کاربرد داشته باشد و یک آتش گداخته‌ای است که طلای فکر و دل انسان‌ها را گداخته کرده و مورد آزمایش قرار می‌دهد.
 
وی با بیان اینکه طلای صاف هیچگاه فاسد نمی‌شود و ماهیت آن تغییر نخواهد کرد، افزود: در سوره بقره ذات مقدس پروردگار فتنه را از کشتار بدتر دانسته است.
 
آیت‌الله علم‌الهدی خاطرنشان کرد: علامه طباطبائی در تفسیر المیزان درباره علت اینکه فتنه از کشتار بالاتر است عبارت جالبی دارد و می‌گوید در کشته شدن زندگی دنیا قطع می‌شود ولی در فتنه دو زندگی دنیا و آخرت از بین می‌رود.
 
امام جمعه مشهد با بیان اینکه کسانی که به عنوان طلای ناپاک از مسیر دین بازگشته و ارتدادشان ثابت شود اصحاب آتش هستند، گفت: آنها هر امتیازی هم که در دنیا داشته باشند همه از بین می رود و نابود می‌شود.
 
وی دسته دوم را مجاهدان فی‌سبیل‌الله دانست و افزود: این دسته از افراد به رحمت خدا امید دارند و مورد غفران الهی قرار می‌گیرند.
 
** پایداری در برابر فتنه و انحراف عمر 50 ساله دارد
 
آیت‌الله علم‌الهدی با اشاره به عنوان همایش امروز یادآور شد: پایداری در برابر فتنه و انحراف صرفا به سی و چهار سال بعد از پیروزی انقلاب محدود نمی‌شود، بلکه عمر 50 ساله دارد.
 
 
عضو مجلس خبرگان بر همین اساس افزود: از زمانی‌که حضرت امام نهضت را آغاز کردند جریان فتنه و انحراف به سراغ انقلاب آمد.
 
وی منافقین را یک جریان انحرافی در دل انقلاب اسلامی دانست و اظهار داشت: آنچه که مهم است اینکه ما باید رابطه فتنه و انحراف را بشناسیم؛ فتنه عبارت از آتشی است که در درون جامعه روشن می‌شود و کجروی‌هایی که از این آتش به وجود می‌آید.
 
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه ریزش‌هایی که در انقلاب و اسلام رخ می‌دهد انحراف در ریزش‌ها و شراره‌های آتش فتنه است گفت: باید در دل هر فتنه ابتدا سراغ انحراف رفت.
 
وی با تاکید بر اینکه اگر رابطه انحراف و فتنه برای ما روشن شود تا اندازه‌ای مسیر مشخص خواهد شد، گفت: به دنبال هر فتنه‌‌ای که می‌خواهد به وجود آید انحراف قرار دارد.
 
آیت‌الله علم‌الهدی بر همین اساس به فرمایش حضرت علی(ع) مبنی بر اینکه باید حق و باطل را شناخت و نباید حق و باطل را با اشخاص تشخیص داد گفت: در جریان فتنه و انحرافی که پیش آمده گاهی چنان دانه درشت‌ها را هدف قرار داده که حتی دو مرجع تقلید نیز در عرصه 34 سال انقلاب ریزش و سقوط داشتند.
 
وی بر همین اساس به آقای منتظری اشاره کرد که در اوج قائم‌مقامی رهبری به خاطر فتنه سقوط و ریزش داشت و گفت: در فتنه و انحراف یک هدف مشترک وجود دارد و آن اینکه تجلی‌گاه مقام ولایت و رهبری را از حوزه قدرت بیرون کنند.
 
آیت‌الله علم‌الهدی با بیان اینکه قبل از پیروزی انقلاب می‌خواستند روحانیت را کنار بگذارند اظهار داشت: بعد از پیروزی انقلاب نیز هدف مشترک انحرافایون خارج کردن دین از عرصه قدرت و تجلی‌گاه ولایت و رهبری بوده است.
 
امام جمعه مشهد با بیان اینکه اگر بنا باشد دین و ولایت حاکم نشوند،کسی نمی‌تواند جلودار کسانی باشد که به قدرت می‌رسند، گفت: حتی کسانیکه قبلاً در فتنه و جریان انحراف نبودند وقتی در عرصه قدرت وارد می‌شدند با فتنه و انحراف همدستی می‌کردند و دین، ولایت و رهبری را چالش سر راه خود می‌دانستند.
 
**‌اگر فتنه شود در جامعه زاد و ولد می‌کند
 
وی اضافه کرد: وقتی فتنه به وجود می‌آید از بین نمی‌رود؛ اگر هم سرکوب شود در درون جامعه زاد و ولد می‌کند.
 
آیت‌الله علم‌الهدی با بیان اینکه در جریان اصلاحات آقای خاتمی و موسوی با یکدیگر قرار گذاشتند هر کدام آمدند دیگری وارد نشود افزود: خاتمی کاندیدا شد؛ موسوی در مصاحبه‌ای شرایط برای ریاست جمهوری و خصوصیات آن را مطرح کرد که خبرنگار به وی گفت این اقدامات برای رئیس جمهور نیست بلکه مربوط به قدرت اول یعنی رهبری است.
 
 
وی اضافه کرد: موسوی در پاسخ به این خبرنگار گفته بود؛ «خیلی ساده است اگر رئیس جمهور درستی بیاید مردم را به خیابان‌ها ریخته تا رهبری را متقاعد کند»
 
آیت‌الله علم‌الهدی اضافه کرد: این در حالی‌ است که موسوی تنها اصل 110 را می‌دانست و اصل 57 را فراموش کرده که قوای سه گانه تحت لوای رهبری ادامه می‌شود.
 
امام جمعه مشهد ادامه داد: دستور کار جریان‌های خارج و داخل کشور پس از فتنه 88 جنگ با رهبری بود و در ظاهر موضوع تقلب در انتخابات را مطرح می‌کردند چراکه اگر موضوع این بود باید آنها با رئیس‌جمهور منتخب درگیر می‌شدند اما با رهبری دشمنی کردند. از این رو فتنه و انحراف یکی هستند.
 
وی تصریح کرد: وقتی یک مرجع تقلید ریزش می‌کنند، ریزش مامور و نخست‌وزیر امام و کارگذار نظام در خدمت امام چیز بعیدی نیست؛ با هیچ مدرک و معیاری نمی‌توان افراد را ملاک حق و باطل قرار داد.
 
 
آیت‌الله علم‌الهدی با تاکید بر اینکه هر فرد و جریانی اگر در مقابل مقام ولایت قرار گیرد یا جریان انحرافی و یا عامل فتنه است افزود: از خط رهبری یک سانتی‌متر زاویه گرفتن باطل است.
 
امام جمعه مشهد با تاکید بر اینکه ما در انتخابات سال 92 با فتنه؛ ‌چه بسا از نوع  88 نباشد روبرو هستیم گفت: هوشیاری مردم در فتنه 88 و وابستگی آنان به ولایت به گونه‌ای است که هرکس شعارهای فتنه‌گران و انحرافی‌ها را بدهد مردم او را طرد خواهند کرد.
 
وی گفت: فتنه جدید  دو عنوان را علم می‌کند؛ اول نام امام (ره) و دوم امام زمان (عج). و یک عده با علم کردن نام  امام (ره) و عده‌ای هم با شعار امام زمان می‌خواهند رهبری را از ابهت بیاندازند.
 
** ابعاد فتنه جدید
 
آیت‌الله علم‌الهدی با بیان اینکه عناصری در انتخابات وارد خواهد شد که سبقه و رنگ خط امام در آنها پررنگ خواهد بود،‌ اظهار داشت: باید کسانی را که به طور حقیقی دل در گرو امام دارند نسبت به این مسئله توجیه کرد چرا که عناصری در انتخابات وارد می‌شوند که به هیچ وجه نمی‌توان جریان پشت پرده آنان را برای مردم توجیه کرد و این امر یک فتنه جدید است.
 
آیت الله علم‌الهدی انتخابات را دروازه مردم‌سالاری و حصن حصین انقلاب اسلامی دانست و افزود: در جامعه ولایی کسی نمی‌تواند زیر پوشش رهبری مردم را بچاپد.
 
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه باید مراقب بود که چه کسانی از دروازه انتخابات وارد عرصه می‌شوند تصریح کرد: هر عنصر وابسته به دشمنی می‌تواند از این دروازه وارد شود و دشمن آنقدر آگاه است که این عنصر وابسته را از بیرون وارد نکند بلکه از عناصر دروین سربازگیری می‌کند.
 
وی با تاکید بر اینکه آنچه مهم است پاسداری از دروازه انتخابات با عنصر بصیرت است افزود: وظیفه نخبگان انقلابی این است که از همین حالا به بیدارسازی مردم در قبال جریان فتنه و انحراف بپردازند چرا که در انتخابات 92 افرادی با سبقه امام و شعار امام زمان به میدان می‌آیند که نمی توان مردم را درباره این گروه توجیه کرد لذا باید مراقب باشیم که درگیر فتنه دیگری نشویم.
 
 
آیت‌الله علم‌الهدی با بیان اینکه نباید فکر کنیم که در انتخابات آینده کسانی دوباره شعار مرگ بر رهبری می‌دهند و ما آنها را از میدان به در خواهیم کرد یادآور شد: باید مراقب باشیم که بلای فتنه 88 سرمان نیاید که رهبر معظم انقلاب برای کنترل آن فتنه از خودشان هزینه کردند هرچند فتنه 88 ما را بیدار کرد.
 
امام جمعه مشهد با بیان اینکه ما باید درباره کاندیداهایی که ممکن است زمینه‌ای در آنها وجود داشته باشد که به استخدام فتنه درآیند افشاگری کنیم گفت: عناصر فتنه همواره قدرت طلب بودند و گرایش قدرت‌طلبی در هر فردی که به وجود بیاید فتنه به او دست اندازی می‌کند و به استخدام فتنه درمی‌آید همان‌طور که برخی افراد در سال 88 عاملیت فتنه شدند.
 
وی با بیان اینکه ممکن است کسانی امروز فتنه‌گر نباشند اما مانند فتنه‌گران سال 88 بعدا وارد جریان فتنه شوند افزود: درست است که فتنه 88 را آمریکا و انگیس طراحی کردند و عوامل اجرایی آن ضدانقلاب داخلی و خارجی بودند اما قدرت طلب‌ها فکر می‌کردند که با تکیه بر عناصر فتنه می‌توانند به قدرت برسند لذا بستر فتنه شدند.
 
** نمی‌توان کسانی را که دشمن امام حسین را خداجو خواندند مفتون دانست
 
آیت‌الله علم‌الهدی ادامه داد: بنده به کسانی که می‌خواستند سران فتنه را تبرئه کنند گفتم شما چه کسی را می خواهید تبرئه کنید؛ آیا می‌خواهید کسی را که 17 بیانیه داده و شعار نه غزه نه لبنان و جمهوری ایرانی را تایید کرده وکسانی را که پرچم امام حسین (ع) را به آتش کشانده‌اند مردم خداجو خوانده تبرئه کنید؟
 
امام جمعه مشهد گفت: آیا می‌توانیم بگوییم که این افراد مفتون و گول خورده بوده‌اند؟ اینطور نیست آنها مسیر فتنه شدند و فرصت طلبی این افراد آنها را در دست اندازی انداخت که فتنه آنها را گرفت. ودر واقع بچه فتنه شدند. از این رو بچه و فرزند فتنه را نمی‌توان مفتون و بی‌تقصیر دانست.
 
وی در ادامه با بیان اینکه از بستر فتنه و انحراف هیچ کس به مسیر اسلام و انقلاب باز نگشته است به سرنوشت نهضت آزادی اشاره کرد و گفت: مگر بنی‌صدر برگشت؟ لذا کسانیکه در جریان انحراف قرار گرفته‌اند با وجود سابقه درخشانشان اگر از نیمه راه برنگردند دیگر قابل برگشت نیستند.
 
** هوشیارسازی و بیدارسازی مردم را از وظایف نخبگان حزب‌اللهی
 
آیت‌الله علم‌الهدی هوشیارسازی و بیدارسازی مردم را از وظایف نخبگان حزب‌اللهی برشمرد و تصریح کرد: قبل از اینکه افرادی بخواهند با صبغه امام زیر پرچم امام قرار بگیرند که دیگر قابل توجیه نباشد باید رنگشان را بی‌رنگ کرد.
 
عضو مجلس خبرگان با اشاره به انتخابات آینده تاکید کرد: باید چهره‌های عزیز را به میدان آورد از این رو امیدواریم این نهاد مقدس اجتماعی موفق و قاطع عمل کند.
 
وی مجاهده در این مسیر و بیدارگری را بسیار سنگین‌تر از رویارویی با دشمن دانست و یادآور شد: رزمندگان ما هشت سال دفاع مقدس کردند و با تقدیم جان خود دشمن را شکست دادند از این رو آنها مسیر شهادت را رفته و به اوج رسیدند و جهاد در تاویل نصیب ما شد.
 
آیت‌الله علم‌الهدی در پایان تاکید کرد: هوشیارسازی مردم و به مخاطره انداختن جریان زندگی بسیار سنگین‌تر از جهاد تنزیل است.
 
 
 
آقاتهرانی: برخی در داخل می‌گویند باید سردار بیاوریم که این غلط است
 
حجت‌الاسلام و المسلمین مرتضی آقاتهرانی دبیر کل جبهه پایداری نیز در سخنانی در این نشست بود و سخن خود را با تشکر از حضور آیت‌الله علم‌الهدی آغاز کرد و گفت که ایشان اگرچه پیر شده‌‌اند اما هنوز جوان هستند.
 
 
به گزارش فارس، آقاتهرانی با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه من یک انقلابی‌ام نه یک دیپلمات، تصریح کرد: ایشان اهل وابستگی به دنیا نیستند و بر مصلحتی جز تکلیف‌مداری تاکید ندارند؛ اهل هتاکی، افشاگری، فحش کاری و کارهای زشتی که در دو هفته اخیر از برخی‌ها سر زد نبوده، نیستند و اسم این کار را جسارت و شجاعت نمی‌گذارند و از هر بی‌منطقی مبرا هستند.
 
دبیر کل جبهه پایداری ادامه داد: برخی فکر می‌کنند هر کار نو و جدیدی خوب است که این گونه نیست و برخی کارهای نو بدعت است، از این رو هدف در این دیدگاه وسیله را توجیه نمی‌کند که متاسفانه مشکل اکثر سیاستمداران ما همین است که برای رسیدن به هدف مقدس از ابزار غیرمقدس استفاده می‌کنند.
 
وی ادامه داد: برخی از این افراد تحت عنوان اصولگرا فعال هستند اما گاهی بر سر لج و لجبازی اصول خراب می‌شود که باید به این نکته توجه کرد.
 
آقاتهرانی تاکید کرد: نوک حملات جدی رسانه‌های بیگانه به مقام معظم رهبری است و هرگز به سمت احمدی‌نژاد و لاریجانی نبوده و حتی پس از یکشنبه سیاه مجلس، رسانه‌‌های بیگانه توهین به حضرت آقا را برای خود جایز دانستند و به صورت مداوم مقام ولایت را هدف گرفتند.
 
دبیر کل جبهه پایداری یادآور شد: آنها القاء می کنند که این مشکلات به دلیل ولایت است و برخی نیز در داخل می‌گویند باید افرادی را که صفت سردار بودن را یدک می‌کشند بیاوریم، این چه کاری است این اقدامات غلط است.
وی با تاکید بر اینکه ما در راه ولایت سردار نمی‌خواهیم بلکه نیاز به سرباز داریم، خاطرنشان کرد: نگاه کنید که سرداران در دوران حضرت علی(ع) و امام حسن(ع) چه کار کردند و امثال ابن‌عباس‌ها که برای صلح رفتند همان‌جا ماندند.
 
آقاتهرانی با تاکید بر اینکه در راه ولایت مداری باید سربازی کرد، افزود: گفتن حرف‌هایی همچون به بن بست رسیدن، غلط فاحش است. از این رو ما باید با حواسمان جمع حرکت کنیم تا همان‌طور که امام فرمودند به حاکمیت اسلامی برسیم.
 
دبیر کل جبهه پایداری ادامه داد: نظام زمانی اسلامی است که ولایت در راس و ما هم جان بر کف باشیم.
وی فصل‌الخطاب بودن ولی فقیه را کف کار ولایت مداری و نه سقف آن دانست و تصریح کرد: افرادی همچون یاران امام حسین (ع) اگر اهل اکتفا کردن بودند امام حسین را تنها می‌گذاشتند.
 
وی با بیان اینکه حزب‌الله می‌ماند و مقام ولایت هر لحظه بهتر از قبل با عزت روزافزون حرکت خواهد کرد، گفت: هر راهی جز در مسیر ولایت به سمت فتنه و انحراف است.
 
لنکرانی: متعهدان به انقلاب برای تدوین برنامه ریاست‌جمهوری دعوت می‌کنیم
 
کامران باقری لنکرانی سخنگوی جبهه پایداری دیگر سخنران این نشست بود در سخنان خود آیت‌الله علم‌الهدی را افشاگر ابعاد فتنه و انحراف دانست و اظهار داشت: درخت تناور انقلاب اسلامی همواره هدف آفاتی بوده است که اگر نسبت به آنها هوشیار نباشیم و اقدامات پیشگیرانه‌ای را انجام ندهیم ممکن است به این درخت پربرکت صدمه بخورد و این مسیر نورانی دچار اخلال شود.
 
 
سخنگوی جبهه پایداری تأکید کرد: طبق وعده الهی این انقلاب تا ظهور مولایمان حضرت مهدی(عج) ادامه خواهد داشت، ‌اما ما وظیفه داریم مسیر انقلاب را حفظ کنیم.
 
وی با اشاره به برخی از آفات انقلاب که بعضی از آنها ریشه در درون و بعضی ریشه در بیرون دارد تصریح کرد: مروری بر تجربه‌های تلخ گذشته نشان می‌دهد که چه خطراتی در کمین انقلاب بوده است.
قداست‌زدایی و مردم‌گریزی دو آفت انقلاب
لنکرانی قداست‌زدایی را یکی از مهمترین آفات انقلاب دانست و گفت: ارتباط امام امت همواره یک ارتباط مقدس بوده اما برخی افراد در جهت تقدس‌زدایی از این ارتباط گام برداشته‌اند و متأسفانه از افرادی که توقع تحکیم این قداست می‌رفته برخلاف آن عمل کرده‌اند که باعث صدمه به خودشان هم شده است.
 
سخنگوی جبهه پایداری مردم‌گریزی را یک آفت دیگر دانست و ادامه داد: کسانی که باید خدمتگزار مردم باشند دچار مردم‌گریزی شده‌اند که این مسئله آنها را از انقلاب جدا می‌‌کند.
 
 
وی با بیان اینکه در تحلیل 34 سال گذشته انقلاب باید بدانیم در هر صحنه‌ای که توفیقی داشته‌ایم نیروهای مؤمن و انقلابی در آن صحنه نقش‌آفرینی کرده‌اند افزود: اگر کسی این نکته را انکار کنند یک آفت بزرگی است و خیانت به انقلاب محسوب می‌شود.
 
لنکرانی ادامه داد: کسانی که تلاش دارند حساب خود را از حزب‌اللهی‌ها جدا کنند بزرگترین سرمایه خودشان را از دست می‌دهند چراکه این انقلاب با همین نیروها مسیر خود را پیش برده است.
 
سخنگوی جبهه پایداری فراموش کردن نخبگان انقلابی را یک آفت بزرگ دیگر دانست و اظهار داشت: ما نخبگانی را سراغ داریم که به زیور علم، ایمان و انقلابی‌گری و تعهد آراسته هستند اما فراموش شده‌اند.
 
وی آفت دیگر را برای انقلاب تلاش در جهت خوراندن جام زهر به رهبر انقلاب برشمرد و افزود: برخی افراد به جای اینکه مشکلات کشور را حل کنند با دمیدن بر مشکلات تلاش دارند جام زهر را به رهبر معظم انقلاب بنوشانند که این خیال باطلی است.
لنکرانی با اشاره به برخی ضرورت‌سازی‌های متوهمانه ادامه داد: این اقدامات که ناشی از سوء عملکرد است باعث ضربه به انقلاب می‌شود.
 
سخنگوی جبهه پایداری با بیان اینکه ساده‌انگاری یک آفت بزرگ برای انقلاب است، یادآور شد: باید در برابر مشکلات به جای برخورد سطحی و احساسی تدبیر به خرج داد.
 
وی در ادامه خودمحوری و خودبسندگی و محروم کردن نظام از کار جمعی را یکی از آفت‌های انقلاب برشمرد و خاطرنشان کرد: ما وظیفه داریم که در این میدان دفاع مؤمنانه و بی‌ادعایی از این انقلاب داشته باشیم.
 
لنکرانی در عین حال تصریح کرد: متأسفانه برخی افراد برای خدمتگزاری به انقلاب منت می‌گذارند در حالیکه باید بدانند انقلاب اسلامی فرزندانی پرورش داده که بی‌مزد و بی‌منت برای انقلاب تلاش می‌کنند. 
 
وی در پایان با بیان اینکه برنامه ریاست‌جمهوری یازدهم جبهه پایداری درحال تدوین است از همه شخصیت‌های حقیقی، و کانون‌های فرهنگی با هرتخصصی برای مشارکت در تدوین این برنامه دعوت به عمل آورد و گفت: ما می‌خواهیم که برنامه ریاست‌جمهوری یازدهم با نظر جمع وسیعتری از متعهدان انقلاب تدوین شود.
 
محصولی: اصل تشخیص تکلیف و عمل به آن است
 
صادق محصولی عضو شورای مرکزی جبهه پایداری نیز در سخنانی به نام این همایش اشاره کرد و اظهار داشت: در طول 34 سال گذشته انحرافات مختلفی مثل انحرافی که در زمان دولت موقت نسبت به دوستی و تساهل در رابطه با اجرای احکام اسلام در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی رخ داد را شاهد بودیم.
 
 
وزیر دولت نهم بر همین اساس به انحرافی که در دوران سازندگی و غلبه توسعه بر عدالت و له شدن افراد محروم در برابر توسعه کشور به وجود آمد اشاره و تصریح کرد: در زمان اصلاحات نیز شاهد تساحل و تغافل فرهنگی و سازش در برابر غرب و میدان دادن به اسلام‌ستیزان بودیم؛ متأسفانه اخیراً نیز شاهد انحرافات دیگری مانند مکتب ایرانی هستیم.
وی با تأکید بر اینکه از اول انقلاب نیز شاهد فتنه‌های بسیاری همچون فتنه بنی‌صدر، منافقین، ترور مسلحانه مردم و مسئولین، جنگ 8 ساله، فتنه 78 و فتنه بزرگ سال 88 بودیم، گفت: امت بزرگ ما در برابر تمامی این انحرافات و فتنه‌ها به تبعیت از ولی‌فقیه زمانشان چه در زمان امام خمینی (ره) و چه در زمان نایب بر حقشان مقام معظم رهبری مقاومت، ایستادگی و پایداری کردند.
 
محصولی با بیان اینکه متأسفانه برخی مغفولین، پایداری و استقامت در برابر انحرافات و فتنه‌ها را تندروی نامیده و به دور از عقل و خردورزی می‌دانند، گفت: این افراد معتقدند در برخی موارد باید سازش کرد مثل سازش در برابر انحرافات و یا دشمنان خارجی و بحث مذاکره با ‌آمریکا، در صورتی که طبق روایتی از حضرت علی (ع) میوه خردورزی استقامت و پایداری است اگر کسی می‌خواهد نشان دهد که خردورزی به کار می‌برد باید مقاوم و پایدار باشد.
 
عضو شورای مرکزی جبهه پایداری با بیان اینکه برخی از شعارهایی که از سوی نامزدها مطرح می‌شود در آن موضوع مقاومت و پایداری وجود نداشته و در جهت جذب قشر خاکستری جامعه است، گفت: بسیاری از این شعارها برای به قدرت رسیدن بیان می‌شود در حالی که حتی پیشرفت که خود نسبت به توسعه دارای بار معنوی بیشتری است و رهبری به جای به کار بردن کلمه توسعه برای دهه چهارم فرمودند پیشرفت و عدالت از این رو پیشرفت بدون عدالت و مقاومت بی‌نتیجه است.
 
وی ادامه داد: اگر ما به وظیفه خودمان براساس تکلیف عمل کنیم در هر صورت پیروز و موفق هستیم و اگر براساس تکلیف عمل نکنیم اگر در هم ظاهر پیروز شویم اما باید گفت که شکست خورده‌ایم.
محصولی با بیان اینکه باید ببینیم رهبری به دنبال چیست، گفت: امروز مقام معظم رهبری علاوه بر شاخص‌های گذشته جدیداً شاخص دیگری را مطرح می‌کنند و آن اینکه «من انقلابی‌ام دیپلمات نیستم» و کسی که انقلابی است باید به این مسئله تأسی کند.
 
وزیر دولت نهم اضافه کرد: اینکه کسانی که در فتنه‌های گذشته سکوت کرده و مردود شده‌اند، به‌به و چه‌چه می‌کنند و کسانی که در سخنرانی‌های خود می‌گویند ما نباید در سیاست خارجی کاری کنیم که به کشور هزینه وارد شود یا شعارهای خود را توسعه مدنی، رفاه و دولت قانون عنوان می‌کنند در این بین ما باید ببینیم تکلیف چیست.
 
محصولی با تأکید بر اینکه در مباحث اجتماعی تکلیف را ولی‌فقیه مشخص می‌کنند و ما موظف به تبعیت هستیم گفت: مردم و خواص حزب‌اللهی باید شرایطی را در جامعه فراهم کنند که رهبری زمینه بسط ید خود را بیشتر از گذشته ببینند، گفت: برخی می‌گویند اینکه یکی را ساکت فتنه و دیگری را انحرافی بگوییم دیگر کسی نمی‌ماند باید در پاسخ گفت اینها جز سنگ‌اندازی نیست.
 
وی ادامه داد: کار اصلی مردم را انجام داده‌اند که نمونه آن را در 22 بهمن شاهد بودیم و مردم علیرغم فشارها، جانانه ایستادگی کردند و اگر به این مردم فضا داده شود نخبگان بزرگی دارند همانگونه که در دولت نهم این مسئله را دیدیم.
محصولی با تأکید بر اینکه اصل بر این است که اولاً تکلیف را تشخیص داده و دوماً به تکلیف خود درست عمل کنیم، گفت: دنبال این نباشیم که دیگران از چه چیزی خوششان می‌آید بلکه اگر ما خدا را داشته باشیم طبق وعده خداوند ما را یاری می‌کند.
 
عضو شورای مرکزی در ادامه سخنان خود به انتخابات مجلس نهم اشاره کرد و اظهار داشت: برخی می‌گفتند نظر آقا لیست واحد است در صورتی که ایشان بارها فرمودند حرف در گوشی نداریم. ایشان فرمودند انتخابات رقابتی.
 
وی ادامه داد: عده‌ای تلاش کردند در رابطه با انتخابات مجلس برخی را برای انتخابات ریاست جمهوری تطهیر کنند و الان خودشان دیر کرده‌اند که نتیجه‌اش مجلسی شد که برخی از اقدامات و کارهایش دل رهبری را به درد آورد، ضمن اینکه ما تلاش‌های مجلس را نادیده نمی‌گیریم.
 


+ نوشته شـــده در جمعه 91/11/27ساعــت 7:57 صبح تــوسط عباس | نظر
خطای راهبردی سخنرانان 22 بهمنن، اما شاید آنچه باعث شده تا این قب

خطای راهبردی سخنرانان 22 بهمن 91 چه بود!؟/ وقتی تریبونی که باید سخنگوی راهپیمایان باشد به محل حاشیه‎آفرینی تبدیل می‌‎شود

 

 گروه سیاسی: با وجود گذشت بیش از 3 روز از راهپیمایی تاریخی 22 بهمن 91، همچنان بسیاری از رسانه ها خارجی و ضدانقلاب در شوک حضور  کم سابقه ملت باقی مانده اند بگونه ای که رصد آنها نشان می دهد "بایکوت" همه جانبه حضور مردمی در این رویداد مهم از یک سو و برجسته کردن "حاشیه‏های" این مراسم برای به دیده نشدن این حضور از سوی دیگر،‌خط خبری اصلی آنها را شکل می دهد.

به گزارش رجانیوز، اما شاید آنچه باعث شده تا این قبیل رسانه ها بتوانند در رابطه با پیگیری این خط خبری در قبال رویداد عظیم حضور مردم در 22 بهمن موفق‎تر عمل کنند، توسل به حواشی نه چندان مهم و اظهارات شخصی و نه ملی برخی مسئولان سه قوه درباره یکدیگر است که متاسفانه شیرینی های حرکت بزرگ ملت را نیز خدشه دار کرده است.

در این باره می توان به بخشهایی از اظهارات رییس جمهور، رئیس مجلس و دادستان کل کشور در سه شهر اصلی کشور اشاره کرد. چنانکه این شخصیت های سیاسی به عنوان سخنرانان اصلی مراسم مردمی 22 بهمن، بجای پرداختن به موضوعات ملی، وحدت آفرین و در یک کلام حرف مردمی که در روز 22 بهمن در خیابان ها حاضر شده بودند، در بخشی از سخنان خود وارد دعواهای روز سیاسی شدند تا با استفاده از تریبونی که بواسطه حضور مردم و برای بیان عظمت حضور راهپیمایان به جهانیان برپا شده بود، مطالبات سیاسی خود را دنبال کنند.

این در حالی است که اشتباه راهبردی سخنرانان مراسم 22 بهمن و البته اقدام غیرقابل قبول در حاشیه سخنرانی علی لاریجانی در قم، زمینه مناسبی را برای به حاشیه کشاندن حضور پررنگ و تاریخی مردم ایران در صحنه انتخابات فراهم کرد.

رئیس جمهور به عنوان اصلی ترین سخنران این مراسم، در جمع راهپیمایان تهرانی با لحن خاصی اظهار داشت: "البته در مورد مسائل اخیر و برخی موضوعات داخلی صحبت‌های مهمی است که باید با ملت در میان بگذارم، اما امروز به خاطر این‌که طعم شیرین پیروزی انقلاب در کام مردم تلخ نشود و به خاطر رهبری عزیزمان آن را به وقت مناسب دیگری در آینده موکول می‌کنم."

 این اظهارات در حالی است که بنا بر فرمایشات صریح رهبر معظم انقلاب در آبان ماه سال جاری، هر گونه تنش در فضای افکار عمومی و جامعه، خیانت محسوب می شود و مشخص نیست ادامه این قبیل خط و نشان های عجیب، با چه انگیزه ای صورت می گیرد؟

از سوی دیگر علی لاریجانی رییس مجلس نیز در همین روز طی سخنان کوتاهی در جمع مردم قم اظهار داشت: "حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن تجلی شکست مستکبران، منحرفان و لیبرال‌هاست."

این سخنان نیز در حالی بیان شد که  با توجه به وقایع یکشنبه تلخ مجلس در هفته گذشته، همگان منظور رئیس مجلس از این تعابیر را بخوبی متوجه شدند. سخنانی که البته با برخورد غیرقابل توجیه و  غیرقابل قبول جمعی از حضار  در محل سخنرانی لاریجانی نیز همراه بود چنانکه با سر دادن شعارهای مختلف و اقدامات زشت مانند پرتاب مهر و کفش؛ موجب ناتمام ماندن سخنان رییس مجلس شدند، اتفاقی که بدون تردید خلاف تاکیدات چندباره رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم حفظ آرامش سیاسی کشور می باشد.

اما اظهارات حجه الاسلام محسنی اژه‎ای سخنگوی دستگاه قضا در جمع راهپیمایان اصفهانی نیز ضلع سوم حواشی بود که این روزها همچنان مورد دستاویز رسانه های خارجی قرار گرفته است. وی در این باره اظهار داشت: دشمن اکنون مهره‌های انحرافی خود را به میدان آورده است و جریانی ایجاد کرده که با آرمان‌های انقلاب، امام (ره) و رهبری در حال ستیز است.

شاید بتوان اشتباه راهبردی سخنرانان مراسم 22 بهمن 91 را عدم تشخیص صحیح نسبت به اهمیت جایگاه تریبون این واقعه مهم تلقی کرد. چنانکه این تریبون به این منظور بر پا شده بود تا پیام مردمی را که با وجود همه سختی‎های این روزها در لبیک به ندای نائب الامام به خیابان آمده بودند، به دشمنان ملت ارسال کند و در واقع سخنگوی مردم حاضر در راهپیمایی باشد و نه جایگاهی برای بیان مطالب فرعی، جناحی و حاشیه ساز.

به نظر می رسد فرصت های کم نظیری همچون 22 بهمن که نماد وحدت و همدلی مسئولان و مردم می تواند باشد، چندان مورد توجه سخنرانان محترم قرار نگرفت و بدین ترتیب، علیرغم حضور تاریخی مردم سراسر کشور در راه پیمایی 22 بهمن، برخی مسئولان از هر سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه و برخی از حضار مراسم قم، نتوانستند آنطور که باید، حق چنین روزی را ادا کنند و با بدست دادن حواشی متعدد برای رسانه ها بیگانه، عملا خلاف خواسته اصلی مردم و رهبر انقلاب یعنی ابلاغ پیام حضور به دشمنان انقلاب اسلامی عمل کردند.

در مجموع به نظر می رسد اکنون که توده های مردم علیرغم مشکلات اقتصادی، اجتماعی و ...در راهپیمایی 22 بهمن حضور یافته و پیام اصلی خود در دفاع از اصل نظام و ولایت فقیه و وحدت مسئولان را برای همگان مخابره کردند، مسئولان کشور نیز باید با نصب العین قرار دادن بیانات چندباره رهبر معظم انقلاب درباره حفظ آرامش کشور و وحدت، در عمل به خواسته رهبر انقلاب و مردم لبیک گویند و با استنکاف از صحبتهای بیهوده، شعاری و خط و نشان های سیاسی برای یکدیگر، به مسیر خدمت بی منت برای ملت ادامه دهند.

 

کد خبر:150395 - 


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 91/11/26ساعــت 7:53 صبح تــوسط عباس | نظر
مردودین \فتنه بداخلاقی\ چه کسانی بودند؟

مردودین "فتنه بداخلاقی" چه کسانی بودند؟

 

حجت‎الاسلام حمید رسایی

حادثه روز یک شنبه مجلس شورای اسلامی برای بسیاری از دلسوزان نظام اسلامی و مردمی که در کنار رهبرشان در حال عبور از یک پیچ تاریخی‌اند، تلخ و غیر قابل باور بود. مشاجره رئیس مجلس و رئیس دولت در برابر انظار مردم از آنجا که در ایام الله دهه فجر رخ می‌داد، بیش از روزهای دیگر این روز را تلخ کرد.

با این حال برخی از نمایندگان مجلس بعد از اعلام نتیجه استیضاح، تکبیر سر دادند و در مصاحبه های خود، آن را فتح الفتوحی برای مجلس دانستند. حدود 40 نفر از نمایندگان، لاریجانی را از صحن علنی تا دفترش در آن سوی محوطه مجلس بدرقه کردند و در حمایت از وی شعار "تشکر تشکر" سر دادند! رئیس جمهور در جلسه شب هیئت دولت با چهره ای خندان حضور یافت و انگشتانش را به نشانه پیروزی بلند کرد. برخی از سایت‌ها و پایگاه های خبری به فراخور انتصابشان به یکی از دو طرف، نیز همین رویه را در پیش گرفتند و البته هر یک دیگری را متهم به بداخلاقی و نقض سخنان رهبری متهم کردند!
 
در کنار خوشحالی این دو طیف اما برخی از رسانه های داخلی که سال‌هاست به پایگاه دشمن تبدیل شده‌اند همصدا با بنگاه های سخن پراکنی جبهه استکبار نیز خوشحال بودند و سرمست از اتفاقی که رخ داده با آب و تاب به آن پرداختند. یعنی هر سه دسته : رئیس مجلس و هم فکرانش، رئیس دولت و هم فکرانش و رسانه های بیگانه احساس پیروزی می‌کردند! همین اتفاق نظر کافی بود تا بدانیم این بازی، نتیجه ای جز دو سر باخت برای مجلس و دولت نداشته است هر چند تر یک خودشان را به تغافل بزنند.
 
از آن سو البته در کنار برخی از نمایندگان مجلس و وزرای دولت که ناباورانه این دعوای کودکانه را در مجلس شاهد بودند، مردم دلسوخته، انگشت به دهان، با تعجب از این همه غفلت سران قوای کشور از خود می‌پرسیدند که چرا برخی با لجاجت پنجه به روی هم می‌کشند و نسبت به مهمترین و صریح‌ترین هشدارهای رهبری بی توجهند.
 
اما واقعیت چیست و چه کسی را باید مقصر این افتضاح تاریخ سیاسی انقلاب دانست؟ در حقیقت چه کسانی نهی رهبری انقلاب را زیر پا گذاشتند و مصداق "خیانت" مورد اشاره رهبری شده اند. شاخص ما برای نتیجه گیری این موضوع چیزی جز بیانات رهبر انقلاب نیست. بنابر این برای بررسی ابعاد مختلف این موضوع باید ابتدا به مرور هشدارهای رهبر انقلاب در ماه های اخیر و سپس تحلیل ماجرا توجه کرد:
 
1 . شاید اولین بار در همایش هفته قوه قضائیه در تیرماه امسال بود که سران سه قوه از پشت تریبون عمومی، متلک گویی و تیکه پراکنی به یکدیگر را آغاز کردند. در همان ایام وقتی عوامل دستگاه قضایی به مناسبت هفتم  تیر به دیدار رهبر انقلاب رفتند، ایشان فرمودند:
"بعضى از بگومگوها، بعضى از خدشه‌هائى که در کار یکدیگر می‌کنیم، کاملاً قابل خط خوردن از صفحه‌ همکارى‌هاست؛ اینجور نیست که یک چیزِ اساسى و اصولى باشد؛ غالباً توهّمات است... "
در همین دیدار ایشان وحدت بین سه قوه را فرضیه و واجب شمردند. این اولین نهی‌ای بود که صراحتاً و در انظار عمومی خطاب به رؤسای سه قوه بیان می‌شد.
2 . مدتی بعد در سفر به خراسان شمالی برای بار دیگر با توجه به کشیده شدن برخی از اختلافات به متن جامعه، رهبر انقلاب با اطمینان خاطر از درک مردم از شرایط خطاب به مسئولان کشور فرمودند:
 
"مردم مؤمنند، متوجه به حقایقند؛ سفارش ما بیشتر به مسئولین است، به سیاستمداران است، به مدیران گوناگون است؛ مراقب باشند دشمن نتواند این آرامش و استقرار و طمأنینه ای را که به فضل الهی در کشور وجود دارد و دشمن سعی کرده این را به هم بزند و نتوانسته، به هم بزند؛ سعی کنند این آرامش و استقرار را حفظ کنند؛ نگذارند تلاطم به وجود بیاید. گاهی یک حرف، گاهی یک عمل نسنجیده، گاهی یک اقدام نابجا، موجب تلاطم در محیط سیاسی می‌شود؛ باید خیلی مراقب باشند."
3 . مدتی بعد موضوع انتقادات علنی و نیش دار رئیس مجلس خطاب به دولت در خصوص وضعیت بازار ارز و تلاطم اقتصادی و رابین هودی خواندن سیاست‌های اقتصادی دولت سبب شد تا رئیس جمهور هم در مصاحبه با رسانه‌ها پاسخ‌های طعنه داری به رئیس مجلس بدهد.
 
از سویی دیگر برنامه ریزی رئیس جمهور برای بازدید از زندان اوین و شرط گذاری رئیس دستگاه  قضا، نامه نگاری‌هایی را به دنبال آورد که در آن دو طرف الفاظ و تعابیر نامناسبی را درباره یکدیگر به کار بردند و برای بار دیگر رهبر انقلاب مجبور به مداخله شدند و در جمع دانش آموزان و دانشجویان فرمودند:
 
"اختلافات مضر است. هم اختلافات بین مسئولین مضر است؛ هم بدتر از آن، کشاندن اختلاف میان مردم مضر است. این را من به مسئولین، به رؤساى محترم هشدار می‌دهم. من از رؤساى قوا حمایت کردم، باز هم حمایت می‌کنم - مسئولند، باید کمکشان کرد - اما به آن‌ها هشدار می‌دهم، مراقب باشند. نه اینکه این نامه‌نگارى‌ها خیلى مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنویسند؛ کار خودشان را بکنند، اختلافات را به میان مردم نکشانند، چیزهاى جزئى را مایه‌ جنجال و هیاهو و استفاده‌ تبلیغاتى دشمن و خوراک تبلیغاتى رادیوهاى بیگانه و تلویزیون‌های بیگانه نکنند، صد تا نامه بنویسند؛ نامه اهمیتى ندارد. مهم این است که همه‌ ما بدانیم مسئولیتى داریم، همه‌ ما بدانیم موقعیت حساسى داریم....
 
البته اختلاف نظر، فراوان است؛ هیچ اشکالى هم ندارد - دو نفر مسئولند، رفیقند، اختلاف نظر هم دارند؛ همیشه هم بوده است - اما اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهاى گوناگون، به اختلاف علنى، به گریبان گیری، به مچ‌گیری در مقابل چشم مردم منتهى شود؛ چون آن اختلافات آنقدر اهمیت ندارد. یک وقت یک چیزهاى مهمى است، خب مردم باید مطلع شوند؛ اما این اختلافاتى که انسان مى‌بیند بین این حضرات هست، چیزهائى نیست که اینقدر اهمیت داشته باشد که حالا با ادعاهاى گوناگون، ما این‌ها را بزرگ کنیم، جلوى چشم مردم نگه داریم، به این‌ها اهمیت بدهیم؛ که اهمیتى هم ندارد. اختلافات را نباید علنى کرد؛ اختلافات را نباید به مردم کشاند؛ احساسات مردم را نباید در جهت ایجاد اختلاف تحریک کرد. از امروز تا روز انتخابات، هر کسى احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده."
4 . علی رغم این هشدار صریح و عتاب رهبری انقلاب، متأسفانه شاهد بودیم که یک هفته بعد از این بیانات، تعدادی از نمایندگان با حمایت رئیس مجلس، موضوع سؤال از رئیس جمهور را در دستور مجلس قرار دادند! موضوع سؤال از رئیس جمهور نیز در ظاهر مسئله گرانی‌ها، اخلال در بازار ارز و مواردی از این دست بود. علی رغم تذکر برخی از نمایندگان به ویژه اکثر اعضای فراکسیون اصولگرایان، متأسفانه اما رئیس مجلس بر برگزاری جلسه سؤال اصرار داشت تا این که رهبر انقلاب این بار در اقدامی معنی دار به جای خطاب قرار دادن رئیس مجلس و نمایندگان در پیام کتبی یا شفاهی، در جمع بسیجیان نسخه اقدامات مجلس را این چنین پیچیدند:
 
"مسئولین هم اختلاف سلیقه دارند، اما اختلاف سلیقه تا وقتى که به گریبان گیری منتهى نشود، هیچ اشکالى ندارد... اینى که از مسئولان کشور سؤال بکنند، حالا یا از رئیس جمهور یا از سایر مسئولان اجرائى، این از دو جهت کار مثبتى است: یکى اینکه نشان می‌دهد نمایندگان مردم در قوه‌ مقننه احساس مسئولیت می‌کنند نسبت به مسائل کشور؛ این مثبت است. جنبه‌ دیگر این است که مسئولان کشور با اعتماد به نفس و با شجاعت قابل تحسین می‌گویند آماده هستند که بیایند توضیح بدهند، این سؤالات را بیان کنند؛ این هم مثبت است... لکن من معتقدم که این دو نقطه‌ مثبت تا اینجا انجام گرفته، از اینجا به بعد دیگر ادامه پیدا نکند... ادامه‌ این کار همان چیزى است که دشمنان می‌خواهند؛ دوست می‌دارند این دو قوه را در مقابل هم قرار بدهند؛ یک عده‌اى تحت تأثیر احساسات از این طرف، یک عده‌اى تحت تأثیر احساسات از آن طرف، یک عده‌اى قلم‌ها و وسائل تبلیغ را در روزنامه و در پایگاه اینترنتى و غیره به کار بگیرند و یک فضاى شلوغى درست کنند. نه، کشور احتیاج دارد به آرامش. همه‌ مسئولین - چه مسئولین تقنین، چه مسئولین قضا، چه مسئولین اجرا - براى اینکه کار خود را انجام بدهند، آرامش لازم دارند، مردم هم آرامش را دوست دارند... از حالا من از آن برادران و مجموعه‌ چند ده نفرى در مجلس که این کار را شروع کردند، تقاضا می‌کنم قضیه را تمام کنند و نشان بدهند عملاً هم مسئولین دولتى، هم مسئولین قوه‌ مقننه و قوه‌ قضائیه که بیش از همه چیز به وحدت این ملت و آرامش کشور احترام می‌گذارند."
اکنون با مرور این چهار فراز از بیانات و مراحلی که رهبری انقلاب فقط در امسال برای حفظ آرامش کشور و عدم گریبان گیری مسئولان از یکدیگر، خطاب به مسئولان سه قوه هشدار و تذکر علنی دادند، باید گفت:
 
1 . قطعاً اولین مقصر حادثه تلخ و شرم آور یکشنبه سیاه که دل دشمنان انقلاب و اسلام را شاد کرد، باید آن چند ده نفری دانست که از مدت‌ها قبل، لجوجانه و با بهانه های مختلف دنبال به کرسی نشاندن حرف خود بودند. همان‌هایی که طراحان اصلی سؤال از رئیس جمهور و بعد از آن طراحان اصلی استیضاح بودند. تردیدی در تمرد این افراد از نهی صریح و هشدارهای رهبری نمی‌توان داشت.
 البته این آقایان در برابر این انتقاد روشن می‌گویند: اولاً سؤال از حقوق قانونی ماست و ثانیاً رهبر انقلاب در خصوص سؤال از رئیس جمهور ما را منع کردند اما در باره سؤال از وزیر کار، چنین منعی را نداشتیم.
پاسخ به این استدلال‌های سست که نامی جز توجیه نمی توان بر آن نهاد، روشن است. اولاً اساساً احکام حکومتی در خصوص مواردی است که ما باید از حق به جا و قانونی خود بگذریم و الا منع از اقدامات غیر قانونی که حکم حکومتی نیاز ندارد. ثانیاً وقتی رهبر معظم انقلاب در خصوص سؤال از رئیس جمهور که موضوع آن – البته در ظاهر – مشکلات اقتصادی و گرانی بود، برای شعله‌ور نشدن آتش اختلافات، صحنه بازی را بهم می‌زنند، بدیهی است که در خصوص انتصاب غلط یک فرد، شعله‌ور شدن و ایجاد زمینه اختلاف را ناصحیح می‌دانند. آیا نوسانات بازار ارز و برخی گرانی‌های سرسام آور مهم‌تر بود یا انتصاب اشتباه مرتضوی در رأس تأمین اجتماعی؟ به ویژه که رهبر انقلاب صراحتاً فرموده بودند :
 
 
"اختلاف نظر نباید به اختلاف در عمل و اختلاف در برخوردهاى گوناگون، به اختلاف علنى، به گریبان گیری، به مچ‌گیری در مقابل چشم مردم منتهى شود؛ چون آن اختلافات آنقدر اهمیت ندارد. یک وقت یک چیزهاى مهمى است، خب مردم باید مطلع شوند؛ اما این اختلافاتى که انسان مى‌بیند بین این حضرات هست، چیزهائى نیست که اینقدر اهمیت داشته باشد که حالا با ادعاهاى گوناگون، ما این‌ها را بزرگ کنیم، جلوى چشم مردم نگه داریم، به این‌ها اهمیت بدهیم."
 
علاوه بر تمام این موارد، ما شاهدیم که رهبر انقلاب حتی در برخورد با دولت اصلاحات، وقتی مجلس هفتم قصد استیضاح وزیر آموزش و پرورش را در ماه های پایانی دولت داشت، می‌فرماید:
" در شرایط کنونی که ماه‌های آخر مأموریت خطیر دولت در حال سپری شدن است استیضاح وزیران هیچ سودی برای کشور و دستگاه‌های مسئول ندارد و متقابلاً زیان‌های محتمل آن، بسیار و خطرات آن، هشدار دهنده است."
اکنون استیضاح کنندگان پاسخ دهند چه محصولی از یک شنبه سیاه به دست آوردند!؟
 
2. دومین مقصر اصلی حادثه شرم آور یکشنبه سیاه شخص رئیس جمهور است. آقای احمدی نژاد متأسفانه در مقاطعی با لجاجت‌ها و پافشاری بر برخی تصمیمات خود، هزینه سنگینی را متوجه دولت مردان و کشور کرده است. از جمله در موضوع انتصاب آقای مرتضوی در این جایگاه و بدتر از آن در جلسه روز استیضاح، علی رغم این که احتمال رأی آوری وزیر کار بود اما ایشان از همان ابتدای جلسه اصرار به طرح برخی مطالب داشت. حتی در پاسخ به تعدادی از نمایندگان خیرخواه مجلس گفته بود که من امروز شیخ الاسلام را همچون اسماعیل برای قربانی به صحن مجلس آورده‌ام! این ادبیات حکایت از این می‌کند که برای احمدی نژاد موضوع پاسخ به استیضاح، فرع بر طرح برخی از مطالبی بود که قصد بیان آنها را داشت.
 
بی تردید از آنجا که این قربانی با هدفی غیر الهی و برخلاف نهی صریح و چند باره ولی امر مسلمین بود، هرگز پذیرفته نشده و با برکت نخواهد بود که نبود. این رفتار آقای احمدی نژاد در نشان دادن فیلم مکالمه دو نفر – هرچند درخواست‌های یکی از این دو خارج از ضوابط، تخلف و قابل پیگیری است - هیچ ربطی به موضوع استیضاح نداشت و اساساً اتهامی بود که هنوز بررسی نشده است.
پیش از این در مناظرات انتخاباتی نیز آقای احمدی نژاد با نام آوردن از فرزندان برخی از شخصیت‌ها – که البته انتقاداتی قابل پیگیری بود - به نقد ایشان پرداخت که در همان ایام، رهبر انقلاب در نماز جمعه 29 خرداد 88 این اقدام را تقبیح کردند و فرمودند:
 
"در مورد بستگان این شخصیت‌ها، هر کس هر ادعائى دارد، بایستى در مجارى قانونى خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمی‌شود این‌ها را رسانه‌اى کرد. اگر چیزى اثبات بشود، فرقى بین آحاد جامعه نیست؛ اما اثبات نشده، نمی‌شود اینها را مطرح کرد و قاطعانه ادعا کرد. وقتى این جور حرف‌ها مطرح می‌شود، تلقى‌هاى نادرست در جامعه به وجود مى‌آید."
 
بنابراین شایسته بود که رئیس جمهور، ادعاهای قابل پیگیری در خصوص فاضل لاریجانی را هم به دستگاه قضایی و هم به رهبر انقلاب ارائه می‌کرد و حتی ادعای پشت صحنه فشار برای استیضاح را – اگر صحت داشت- همان جا مطرح می‌کرد. رفتار احمدی نژاد مقدمه آتشی شد که می توانست با تدبیر جلوی آن را بگیرد و اشتباه را به همان مرحله اول استیضاح کنندگان خاته دهد. در این صورت خیر دنیا و آخرت را برای خود به ارمغان می آورد.
 
3 . اشتباه سوم توسط رئیس مجلس و برخی از نمایندگان همسو با وی رخ داد. آقای لاریجانی حق داشت به برخی از اظهارات رئیس جمهور پاسخ دهد. این که پاسخ وی را درست بدانیم یا غلط، بحث دیگری است اما اصل این که آقای لاریجانی باید پاسخ می‌داد، بدیهی است. بخش اول پاسخ وی درباره جایگاه مجلس، قانون، دیوان عدالت، دیوان محاسبات و شورای نگهبان، هم بیان خوبی بود و هم خوب بیان شد اما وقتی علی لاریجانی به دفاع از برادرش فاضل لاریجانی ورود کرد، با عصبانیت و تعصب خانوادگی از الفاظ و جملات ناشایستی در نحوه برخورد با رئیس جمهور کشور استفاده کرد که بر خلاف نهی صریح رهبر انقلاب بود.
 
در همین جا باید به رفتار برخی نمایندگان مجلس که همواره با اشاره چشم آقای لاریجانی دهان باز می کنند و به جنب و جوش می‌افتند نیز اشاره کرد که در میان سخنان رئیس جمهور – هرچند سخنان وی قابل نقد و رد بود – با صدای بلند فریاد کشیدند و فحاشی کردند.
 
حتماً جناب لاریجانی به یاد دارند که در مجلس هشتم وقتی در جلسه رأی اعتماد به وزیر ورزش، برخی از نمایندگان، هنگام سخنرانی رئیس جمهور با صدای بلند دو- دو گفتند، با چه برخوردی از جانب رهبری انقلاب مواجه شدند. برخی از پایگاه های خبری که بخشی از محتوای آن جلسه را منتشر کرده‌اند و همچنین آقای توکلی که خود در جلسه حاضر بوده، در نوشته ای مضمون آن جلسه را نقل می‌کند که رهبر انقلاب در آن جلسه با ناراحتی فرمودند:
 
شما می‌توانید به رئیس جمهور تذکر بدهید، سؤال کنید، استیضاح کنید ولی نمی‌توانید به هیچ کس توهین کنید، به خصوص به رئیس جمهور. رئیس جمهور یک مقام محترم است در قانون اساسی، نگاه به سابقه بکنید، همیشه روسای جمهور در مجالس مخالفینی داشته‌اند، کی این‌طور به رئیس جمهور توهین کردند؟ این رفتار اهانت آمیز ظلم بود، ناحق بود، گناه بود. نگرانی‌ام نسبت به مجلس بود، حقیقتاً نگران خود مجلس شدم، این چه وضعی است که مجلس که نمونه فضائل مردم معرفی شده است، "دو دو" کند و نگذارد کسی حرفش را بزند، من چند بار تا حالا به آقای لاریجانی گفتم که جلوی این کار را بگیرد، "دو دو" یعنی چه؟ همین مانده که یقه یکدیگر را بگیریم و بر سر و کله هم بزنیم مثل برخی کشورهای دنیا، من جدا نگران شدم، چه کار کنیم؟ علنی بگوییم که مجلس ظلم کرد و خلاف عدل کرد و گرفتار رذیلت شد، آن وقت مردم دلسرد می‌شوند و در انتخابات شرکت نمی‌کنند، اگر مجلس بخواهد به سمتی برود که کسی حرفش را نتواند بزند، خواه رئیس جمهور باشد یا هرکس دیگری، حرفش را نتواند بزند، چه خواهد شد؟
رهبر انقلاب در آن جلسه خطاب به هیئت رئیسه مجلس هشتم و برخی چهره‌ها فرموده بودند:
 
دیروز وقتی "دو - دو" کردند، آقای لاریجانی باید صحبت آقای رئیس جمهور را متوقف می‌کرد و به جماعت اقلیتی که دو- دو می‌کردند، حمله می‌کرد، این کارها مجلس را جلوی مردم بی آبرو می‌کند، این‌ها که "دو- دو" می‌کنند از نظر تعداد اقلیت هستند، باید این اقلیت را به مردم معرفی کنید. من اصلاً اعتراض ندارم که چرا رای دادید یا ندادید، این تکلیف شماست که رأی بدهید یا ندهید. برخورد با یک مقام دو جور است، نماینده قانونا حق دارد حرفش را بزند، منطقی و به دور از تهمت و جنجال حرفش را بزند، منتقد هستید از دولت، از رئیس جمهور، می‌توانید بگویید، حرفتان را بزنید و علاج جویانه وارد میدان شوید. البته یک جور هم برخورد خصمانه و کینه ورزانه است، معلوم است می‌خواهد ناخن بزند... مجلس می‌تواند بگوید همه حرف‌های یک فردی را قبول ندارد، حتی ممکن است آن فرد غیرمنطقی هم بگوید، مهم نیست، مردم می‌فهمند غیرمنطقی است، ولی آن فرد باید بتواند حرفش را بزند، این درست نیست که مجلس بنا کند هو کردن ... شما می‌خواهید بگویید مجلس با رئیس جمهور همراه نیست، خوب رای ندهند، حرفش را نپذیرند، حق که ندارند به او توهین کنند ... من به آقای لاریجانی گفتم یک وقت شما کار خلافی می‌بینید و خلاف مصلحت می‌دانید، باید جوری برخورد کنید که مصلحت بزرگتری ضایع نگردد.
 
 
با مرور این سخنان رهبر انقلاب و هم چنین مرور نوار جلسه یک شنبه سیاه که متأسفانه آقای لاریجانی با افتخار (!) آن را در وب‌سایت شخصی خود قرار داده ، به خوبی می‌توان درباره بخشی از رفتار رئیس مجلس و برخی از نمایندگان هوچی گر قضاوت کرد که چقدر راحت یک مصلحت بالاتر را ضایع کرده اند. متأسفانه این تعداد اندک از نمایندگان که گهگاه با صدای بلند به تمسخر مسئولان دولتی یا دیگر نمایندگان مجلس می‌پردازند، همواره از لبخند حمایت آمیز رئیس مجلس برخوردار شده‌اند و هرگز مورد خطاب و عتاب وی قرار نگرفته‌اند.
 
4 . اشتباه چهارم از سوی دستگاه قضا صورت گرفت چرا که به فاصله 24 ساعت پس از جلسه استیضاح یکشنبه سیاه، سعید مرتضوی بازداشت شد و یک سؤال بزرگ در اذهان شکل گرفت که چرا فقط مرتضوی بازداشت شد؟ هر چند به صورت غیر رسمی در ابتدا دلایل این بازداشت مسئله تصرفات غیر قانونی در دوره تأمین اجتماعی و پرونده کهریزک عنوان شد اما همه می‌دانستند که چنین نبوده بلکه موضوع به فیلم برداری از همان جلسه فاضل لاریجانی برمی گردد و البته بعداً دلیل این بازداشت مشخصاً  همین مسئله عنوان شد.
 
بدیهی بود که بازداشت سعید مرتضوی، واکنش تند احمدی نژاد را به دنبال خواهد داشت که همین طور هم شد. احمدی نژاد قبل از سفر به مصر با این اقدام قوه قضائیه، خود را ذی‌حق دانست و دستگاه قضایی کشور یک نهاد خانوادگی دانست و آن را زیر سؤال برد. این اقدام دستگاه قضا دامنه اختلافات بین دو قوه قضائیه و مجریه را بیشتر کرد.
 
 
از سویی مردم از خود می‌پرسیدند اگر موضوع بازداشت مرتضوی، تصرفات غیرقانونی وی در تأمین اجتماعی یا پرونده کهریزک بوده، چرا تا آن روز بازداشت نشده و اگر دلیل بازداشت، تهیه فیلم از جلسه با فاضل لاریجانی است که چنین موضوعی هرچند غیر اخلاقی است ولی نمی‌تواند دلیلی برای بازداشت کسی باشد. علاوه بر این، سؤال مهم دیگر افکار عمومی این بود که چرا با شخص فاضل لاریجانی به دلیل سوءاستفاده از موقعیت خانوادگی و ایجاد بدبینی در افکار عمومی نسبت به عملکرد قوای دیگر برخوردی صورت نمی‌گیرد. چرا مرتضوی بازداشت شد اما فاضل لاریجانی نهایتاً مورد سؤال قرار گرفت. آیا با این تبعیض در رفتارها اعتبار دستگاه قضایی خدشه دار  نمی‌شود؟
 
به هر حال این اقدام نیز بر خلاف توصیه رهبری معظم انقلاب بود و سبب شد تا دامنه اختلافات به جامعه کشیده شود. در حالی که دستگاه قضایی می‌توانست در این باره سنجیده تر عمل کند.
در حقیقت استیضاح کنندگان، رئیس جمهور، رئیس مجلس، برخی از نمایندگانی که به رئیس جمهور توهین کردند؛ همگی با لجاجت خود و رئیس دستگاه قضا با بی تدبیری در برخورد با موضوع بازداشت مرتضوی، مهندسی رهبر معظم انقلاب برای تدبیر امور و عدم ایجاد درگیری بین مجلس، دستگاه قضایی و دولت را بهم زدند. در "فتنه بداخلاقی" اخیر به خوبی رد پای جریان فتنه و کودتای 88 و همچنین حلقه انحرافی که هر دو به دنبال عدم تحقق سیاست های رهبری انقلاب هستند، مشاهده می شود.
 
بسیاری از "مردودین فتنه بداخلاقی" اخیر، بدون تعارف به دلیل نقض نهی ولی امر مسلمین برای این که شامل مقوله عمر بن حنظله نشوند، باید هر چه سریع‌تر توبه کنند که امام صادق(ع) در روایت مشهور به مقبوله عمر بن حنظله فرمودند:
 
"در میان خودتان از فقهاى شیعه، کسى را انتخاب کنید و مشکلتان را از این طریق حل نمایید، زیرا آنان منصوب از ناحیه من هستند و من، آن‌ها را حاکم بر شما قرار دادم. اگر پس از مراجعه به آنان، آن‌ها بر طبق نظر ما برایشان حکم کنند و طرفین دعوا، حکم آن‌ها را نپذیرند، ما را رد کرده‌اند و حکم خدا را سبک شمرده‌اند و ردّ ما ردّ خداست و چنین شخصى، مشرک به خداست."
 
 
پیش از این در یادداشتی خطاب به رؤسای محترم سه قوه نوشتم که مردم از این دعواها هرگز رایحه شهدایی همچون مدرس، بهشتی و رجایی را حس نمی‌کنند بلکه تنها بویی که به مشام می‌رسد، بوی هوای نفس و لجاجت است. با وضعیتی که در یکشنبه سیاه مجلس رخ داد بی تردید مردم قلباً از این مسئولان عهد شکن عبور کرده‌اند، هرچند عملا همچنان به ولی امر خود  نگاه می‌کنند و بلاشک اگر روزی ایشان زبان به گلایه از مسئولان در برابر این مردم انقلابی باز کنند – که چنین وعده ای را نیز داده اند -قطعاً مردم ولایتمدار ایران اسلامی در عمل نیز از ما مسئولین پیمان شکن عبور خواهند کرد و در کنار رهبری انقلاب این پیچ تاریخی را طی می کنند. بنابر این به جاست هر چه سریعتر مقصرین سیاه ترین یک شنبه سه قوه، رسما از شهدا، امام شهدا، رهبری انقلاب و مردم عذرخواهی کنند.
 
از یاد نبریم که آینده از آن حزب اللهی هاست و حزب الله همانطور که تاکنون بحران هایی به مراتب بزرگتر را پشت سر گذاشته، این موارد را هر چند با دلشکستگی پشت سر خواهد گذاشت.


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 91/11/26ساعــت 7:28 صبح تــوسط عباس | نظر
ریگ (گفت و شنود) : یکی از مدعیان اصلاحات گفته است، اشکال اصلی ج

 

بسمه تعالی

گفت: یکی از مدعیان اصلاحات گفته است، اشکال اصلی جبهه اصلاحات این است که به سراغ اقشار مرفه جامعه رفته و از توده های مردم غافل بوده است.
گفتم: خب! مگر غیر از مرفهین بی درد چه کسانی می توانند خریدار مواضع و عملکرد مدعیان اصلاحات باشند؟!
گفت: ایشان گفته است؛ باید روی این موضوع کار کنیم که چرا توده های مردم و مخصوصا اقشار محروم و مستضعف از جبهه اصلاحات حمایت نمی کنند؟
گفتم: علتش معلوم است، مردم مستضعف و پابرهنه، کفش ندارند که ریگی در کفش داشته باشند و به مدعیان اصلاحات رأی بدهند!

 


+ نوشته شـــده در یکشنبه 91/11/15ساعــت 11:12 صبح تــوسط عباس | نظر
از حج ابراهیمی تا حج حسینی در کربلا امام حسن عسگری علیه السلام ع

اینجا همه یک نام دارند!

اینجا همه یک نام دارند: زائر و یک نشان: سیه پوش و یک سبیل: طریق الحسین و یک قبله: بین الحرمین و یک مقصد و موطن: کربلا و یک مقصود و محبوب: حسین (علیه السلام)
اینجا همه زائرند و طائر حائر حسینی؛ میزبانان و صاحبان مواکب همه را با یک نام می خوانند: زائرالحسین و با یک عبارت خوش آمد می گویند: هلا؛ هلا بکم یا زوار ابا السجاد!

فرقی نمی کند  کیستی و از کجا آمده ای؛ با کدام شغل و منصب و موقعیت؛ از آن نماینده مجلس و آن مجتهد و آن مدیرکل گرفته تا... اینجا خبری از این عناوین ظاهری نیست هر که هستی، اینجا ذوب می شوی در چشمه ی جوشان حب الحسین و جاری می شوی در این رودخانه عظیم که فرات را به حسرت و تعظیم کشانده است؛ قطره ای می شوی از این اقیانوس خروشان تا بتوانی بچشی از این شراب طاهر تا تطهیر شوی و بنوشی از این رحیق مختوم تا مجنون شوی تا مست شوی و فارغ از هر آنچه هست... «زائر لکم، مستجیرٌ بکم»

از همان زمان که پای در این سبیل می گذاری، می شوی: زائر، از همین جا هروله می کنی، لبیک می گویی، نوحه می خوانی، شور می گیری، محرم می شوی، آری! از همین جا حرم آغاز می شود، این است که این راه حلاوت می یابد چه حلاوتی!  «فما أحلی أسمائکم»

در این سیل خروشان خود را گم می کنی که هر چه هست از همین گذشتن از خویشتن است که آغاز می شود؛ دل به راه می سپاری، خسته می شوی، درد می کشی، اما می روی... که «من أتاکم نجی و من لم یأتکم هلک؛ الی الله تدعون... و الی سبیله ترشدون»

درد می کشی اما نه برای فریاد زدن؛ برای کشیدن و چشیدن و پالایش شدن؛ کف پایت نای رفتن ندارد، استخوان پایت خشک شده است و این تازه یعنی تو، راهی هستی، در راه هستی و برای این که اهل این راه شوی باید رفت و رفت... «طیباً لخلقنا و طهاره لانفسنا و تزکیه لنا و کفّارة لذنوبنا»

حرِّک  زائر؛ حرِّک! راه تو را می خواند، تا کربلا راه همچنان باقی است؛ حرِّک! «واللازم لکم لاحق»

اگر می خواهی در راه بمانی باید حرکت کنی، درجا زدن، دورت می کند و عقبت می اندازد، دل که به راه بسپاری، خود می گویدت که چون باید رفت، راه تو را با خود خواهد برد کافی است جاری شوی... آنان که سبک بارترند و سنگینی تعلقات را کوله بار راه نکرده اند، آنان که نحیف ترند و سبک حال تر، آنان که ورزیده ترند و دلداده تر... آنان در راه جاری ترند و کاری تر و روان تر.

جاذبه ی زمین تو را به خاک می کشاند، پاهایت را سنگین می کند و به زمین می چسباند، گاهی کشاندن این پاهای به زمین چسبیده سخت می شود، اما برای آنان که وارد میدان مغناطیسی کربلا شده اند؛ برای قلب هایی که مجذوب محبوب شده اند؛ برای جانهایی که جاذبه ی حسین آنها را واله کرده است، سخن از جاذبه زمین گفتن لطیفه ای بیش نیست! پا نیز خواه ناخواه تابع قلب می شود و خود را از این وابستگی می رهاند.

همه می روند؛ تو نیز کشان، کشان و لنگ، لنگان می روی، همه می روند تا خود را به دیار یار برسانند؛ جاده می رود؛ زمان می رود؛ زمین می رود، آن پیرزن نشسته بر ویلچر، آن پیرمرد عصا به دست، آن کودک در آغوش مادر، آن یکی نشسته در کالسکه، آن یکی خوابیده در سبد پلاستیکی میوه _ که بر زمین کشیده می شود_ همه می روند، حتی آن گوسفند قربانی _که با پای خود تا قربانگاه می رود_  همه می روند و تو... تو هنوز مانده ای در خوف و رجا، مانده ای در بیم این که تو کجا و اینجا و اینها؟! و مانده ای در امید به کرامت و بزرگواری و لطافت و محبت و عطوفت این خاندان... که «عادتکم الإحسان و سجیَّتکم الکَرم»!

از حج ابراهیمی تا حج حسینی در کربلا

امام حسن عسگری علیه السلام علامات مؤمن را پنج چیز دانسته اند اول پنجاه و یک رکعت نماز روزانه که عبارت از هفده رکعت فرائض یومیه و سی وچهار رکعت نوافل می گردد ، دوّم انگشتر به دست راست داشتن ، سوّم سجده بر تربت امام حسین علیه السلام کردن ، چهارم بلند ادا کردن بسم الله الرحمن الرحیم در نمازها ، و پنجمین علامت مؤمن زیارت امام حسین علیه السلام در کربلا در روز اربعین است . بنابراین حدیث ، امام حسن عسگری علیه السلام بادوراندیشی تمام گویا برای چنین روزی که تقریبا محدودیت زیارت امام حسین علیه السلام برداشته می شود زیارت اباعبدالله را در روز اربعین از علامتهای مؤمن قلمداد کرده . البته در گذشته به دلایل مختلف امکان انجام آن فراهم نبوده . از جمله اینکه حکام عراق به ویژه صدام به هر وسیله ای از زیارت آزادانه عتبات عالیات جلوگیری می کردند ، و در زمان حضور آمریکائیان در عراق هم محدودیتها ادامه داشت . امّا با خروج نظامیان آمریکائی از عراق و ایجاد امنیت نسبی از طرف دولت عراق امکان تحقق اجرای حدیث امام حسن عسگری علیه السلام برای همه دوستداران اهلبیت فراهم شد . و امسال نزدیک به 20 میلیون زائر کربلای حسینی از شیعیان و دوستداران اهلبیت ، انقلابی حسینی در اربعین عاشورا بپا کردند . و هروله کنان مسیر نجف تا کربلا را پیاده به عشق اباعبدالله سالار شهیدان کربلا و هفتاد و دو تن طی کردند و مردم مسلمان عراق و سایر کشورهای اسلامی با افتخار و عشق اینکه اسم آنها در ردیف خدّام زوار امام حسین علیه السلام قرار بگیرد کلیه زوار را در تمام مسیر های منتهی به کربلا از لحاظ جا و خوراک به نحو مطلوب پذیرائی کردند . البته این اجتماع بی سابقه که به عشق اباعبدالله الحسین در اربعین عاشورا در کربلا جمع شده بودند همگی از شیعیان و محبین اهلییت بودند ، و برکات این اجتماع میلیونی بین المللی تماماً به حساب شیعیان گذاشته می شود . اجتماعی که باید زمینه آن در مکه فراهم می شد ولی به علت خباثت آل سعود محقق نشد و امروز محبت امام حسین علیه السلام توانسته این اجتماع برزگ را که برکات آن وحدت مسلمین و ارتباطات بین ملل اسلامی است را فراهم کند ، و انشاءالله سال آینده در صورتیکه محدودیتی به وجود نیآید زائرین کربلای حسینی در اربعین بالای چهل میلیون خواهد بود .

وقتی شما صراط باشید و سبیل _«انتم الصراطُ الأقوم»_ ما می شویم ابن السبیل ها! ما می شویم در راه مانده ی شما، سائل شما، پناهنده ی شما، متمسک و متوسل به شما، وقتی شما دلیل هستید و سبیل؛ ما می شویم أبناء الدلیل و أبناء السبیل!

 و کدام طریق از این صراط، هموارتر، نزدیک تر، سهل تر، سریع تر، مطمئن تر، زیباتر، دوست داشتنی تر؟ «طریق الحسین!» کدام کشتی از این امن تر و رساندنی تر و محکم تر؟ «سفینه الحسین!» کدام چراغ از این روشن تر و شفاف تر و نورانی تر؟ «مصباح الحسین!» کدام محبت از این شیرین تر، دلچسب تر، آرام بخش تر، روح نواز تر، کامل تر، دلرباتر و بالابرنده تر؟ «حب الحسین!»

امام حسن عسگری علیه السلام علامات مؤمن را پنج چیز دانسته اند اول پنجاه و یک رکعت نماز روزانه که عبارت از هفده رکعت فرائض یومیه و سی وچهار رکعت نوافل می گردد ، دوّم انگشتر به دست راست داشتن ، سوّم سجده بر تربت امام حسین علیه السلام کردن ، چهارم بلند ادا کردن بسم الله الرحمن الرحیم در نمازها ، و پنجمین علامت مؤمن زیارت امام حسین علیه السلام در کربلا در روز اربعین است . بنابراین حدیث ، امام حسن عسگری علیه السلام بادوراندیشی تمام گویا برای چنین روزی که تقریبا محدودیت زیارت امام حسین علیه السلام برداشته می شود زیارت اباعبدالله را در روز اربعین از علامتهای مؤمن قلمداد کرده . البته در گذشته به دلایل مختلف امکان انجام آن فراهم نبوده . از جمله اینکه حکام عراق به ویژه صدام به هر وسیله ای از زیارت آزادانه عتبات عالیات جلوگیری می کردند ، و در زمان حضور آمریکائیان در عراق هم محدودیتها ادامه داشت . امّا با خروج نظامیان آمریکائی از عراق و ایجاد امنیت نسبی از طرف دولت عراق امکان تحقق اجرای حدیث امام حسن عسگری علیه السلام برای همه دوستداران اهلبیت فراهم شد . و امسال نزدیک به 20 میلیون زائر کربلای حسینی از شیعیان و دوستداران اهلبیت ، انقلابی حسینی در اربعین عاشورا بپا کردند . و هروله کنان مسیر نجف تا کربلا را پیاده به عشق اباعبدالله سالار شهیدان کربلا و هفتاد و دو تن طی کردند و مردم مسلمان عراق و سایر کشورهای اسلامی با افتخار و عشق اینکه اسم آنها در ردیف خدّام زوار امام حسین علیه السلام قرار بگیرد کلیه زوار را در تمام مسیر های منتهی به کربلا از لحاظ جا و خوراک به نحو مطلوب پذیرائی کردند . البته این اجتماع بی سابقه که به عشق اباعبدالله الحسین در اربعین عاشورا در کربلا جمع شده بودند همگی از شیعیان و محبین اهلییت بودند ، و برکات این اجتماع میلیونی بین المللی تماماً به حساب شیعیان گذاشته می شود . اجتماعی که باید زمینه آن در مکه فراهم می شد ولی به علت خباثت آل سعود محقق نشد و امروز محبت امام حسین علیه السلام توانسته این اجتماع برزگ را که برکات آن وحدت مسلمین و ارتباطات بین ملل اسلامی است را فراهم کند ، و انشاءالله سال آینده در صورتیکه محدودیتی به وجود نیآید زائرین کربلای حسینی در اربعین بالای چهل میلیون خواهد بود .


+ نوشته شـــده در یکشنبه 91/11/15ساعــت 9:44 صبح تــوسط عباس | نظر
از حج ابراهیمی تا حج حسینی در کربلا امام حسن عسگری علیه السلام ع

اینجا همه یک نام دارند!

اینجا همه یک نام دارند: زائر و یک نشان: سیه پوش و یک سبیل: طریق الحسین و یک قبله: بین الحرمین و یک مقصد و موطن: کربلا و یک مقصود و محبوب: حسین (علیه السلام)
اینجا همه زائرند و طائر حائر حسینی؛ میزبانان و صاحبان مواکب همه را با یک نام می خوانند: زائرالحسین و با یک عبارت خوش آمد می گویند: هلا؛ هلا بکم یا زوار ابا السجاد!

فرقی نمی کند  کیستی و از کجا آمده ای؛ با کدام شغل و منصب و موقعیت؛ از آن نماینده مجلس و آن مجتهد و آن مدیرکل گرفته تا... اینجا خبری از این عناوین ظاهری نیست هر که هستی، اینجا ذوب می شوی در چشمه ی جوشان حب الحسین و جاری می شوی در این رودخانه عظیم که فرات را به حسرت و تعظیم کشانده است؛ قطره ای می شوی از این اقیانوس خروشان تا بتوانی بچشی از این شراب طاهر تا تطهیر شوی و بنوشی از این رحیق مختوم تا مجنون شوی تا مست شوی و فارغ از هر آنچه هست... «زائر لکم، مستجیرٌ بکم»

از همان زمان که پای در این سبیل می گذاری، می شوی: زائر، از همین جا هروله می کنی، لبیک می گویی، نوحه می خوانی، شور می گیری، محرم می شوی، آری! از همین جا حرم آغاز می شود، این است که این راه حلاوت می یابد چه حلاوتی!  «فما أحلی أسمائکم»

در این سیل خروشان خود را گم می کنی که هر چه هست از همین گذشتن از خویشتن است که آغاز می شود؛ دل به راه می سپاری، خسته می شوی، درد می کشی، اما می روی... که «من أتاکم نجی و من لم یأتکم هلک؛ الی الله تدعون... و الی سبیله ترشدون»

درد می کشی اما نه برای فریاد زدن؛ برای کشیدن و چشیدن و پالایش شدن؛ کف پایت نای رفتن ندارد، استخوان پایت خشک شده است و این تازه یعنی تو، راهی هستی، در راه هستی و برای این که اهل این راه شوی باید رفت و رفت... «طیباً لخلقنا و طهاره لانفسنا و تزکیه لنا و کفّارة لذنوبنا»

حرِّک  زائر؛ حرِّک! راه تو را می خواند، تا کربلا راه همچنان باقی است؛ حرِّک! «واللازم لکم لاحق»

اگر می خواهی در راه بمانی باید حرکت کنی، درجا زدن، دورت می کند و عقبت می اندازد، دل که به راه بسپاری، خود می گویدت که چون باید رفت، راه تو را با خود خواهد برد کافی است جاری شوی... آنان که سبک بارترند و سنگینی تعلقات را کوله بار راه نکرده اند، آنان که نحیف ترند و سبک حال تر، آنان که ورزیده ترند و دلداده تر... آنان در راه جاری ترند و کاری تر و روان تر.

جاذبه ی زمین تو را به خاک می کشاند، پاهایت را سنگین می کند و به زمین می چسباند، گاهی کشاندن این پاهای به زمین چسبیده سخت می شود، اما برای آنان که وارد میدان مغناطیسی کربلا شده اند؛ برای قلب هایی که مجذوب محبوب شده اند؛ برای جانهایی که جاذبه ی حسین آنها را واله کرده است، سخن از جاذبه زمین گفتن لطیفه ای بیش نیست! پا نیز خواه ناخواه تابع قلب می شود و خود را از این وابستگی می رهاند.

همه می روند؛ تو نیز کشان، کشان و لنگ، لنگان می روی، همه می روند تا خود را به دیار یار برسانند؛ جاده می رود؛ زمان می رود؛ زمین می رود، آن پیرزن نشسته بر ویلچر، آن پیرمرد عصا به دست، آن کودک در آغوش مادر، آن یکی نشسته در کالسکه، آن یکی خوابیده در سبد پلاستیکی میوه _ که بر زمین کشیده می شود_ همه می روند، حتی آن گوسفند قربانی _که با پای خود تا قربانگاه می رود_  همه می روند و تو... تو هنوز مانده ای در خوف و رجا، مانده ای در بیم این که تو کجا و اینجا و اینها؟! و مانده ای در امید به کرامت و بزرگواری و لطافت و محبت و عطوفت این خاندان... که «عادتکم الإحسان و سجیَّتکم الکَرم»!

وقتی شما صراط باشید و سبیل _«انتم الصراطُ الأقوم»_ ما می شویم ابن السبیل ها! ما می شویم در راه مانده ی شما، سائل شما، پناهنده ی شما، متمسک و متوسل به شما، وقتی شما دلیل هستید و سبیل؛ ما می شویم أبناء الدلیل و أبناء السبیل!

 و کدام طریق از این صراط، هموارتر، نزدیک تر، سهل تر، سریع تر، مطمئن تر، زیباتر، دوست داشتنی تر؟ «طریق الحسین!» کدام کشتی از این امن تر و رساندنی تر و محکم تر؟ «سفینه الحسین!» کدام چراغ از این روشن تر و شفاف تر و نورانی تر؟ «مصباح الحسین!» کدام محبت از این شیرین تر، دلچسب تر، آرام بخش تر، روح نواز تر، کامل تر، دلرباتر و بالابرنده تر؟ «حب الحسین!»


+ نوشته شـــده در یکشنبه 91/11/15ساعــت 9:34 صبح تــوسط عباس | نظر
کاریکاتور: ارسال موجود زنده به فضا


+ نوشته شـــده در شنبه 91/11/14ساعــت 5:19 عصر تــوسط عباس | نظر
کاندیداهای ریاست جمهوری با چه شعاری می آیند/ مردم به کدام گفتمان

یازدهمین آوردگاه انتخابات ریاست‌جمهوری برای دولت یازدهم که قرار است 24 خرداد ماه‌ سال آینده برگزار شود، عرصه ای برای رقابت گروه های سیاسی و طیف ها و احزاب مختلف فراهم کرده است که قرار است هر یک با شعار و راهبرد خاصی به این عرصه پا بگذارند.
گروه سیاسی مشرق  --  جستاری در حرف‌ها و مواضع طرح شده از سوی تعدادی از نامزدهای قطعی و بالقوه انتخابات آتی نشان می‌دهد که بسیاری از آنها گفتمان خود برای حضور در انتخابات را معین کرده‌اند.

شاید نگاه به گفتمان معین شده از سوی این افراد و گروه‌ها از هم‌اکنون بتواند ما را به قضاوت بهتری از نحوه نگاه فعالان سیاسی عرصه انتخابات به این آوردگاه مهم رهنمون شود. ادامه مطلب...
+ نوشته شـــده در شنبه 91/11/14ساعــت 11:7 صبح تــوسط عباس | نظر
«هاشمی 2005» تا«هاشمی 20013» ا

دریا ، دریاست ! (یادداشت روز)

برای نگارنده نیز اشاره به نکته ای که در این یادداشت خواهد آمد، تلخ و ناگوار است و اگر پای مصالح شخص آیت الله هاشمی رفسنجانی در میان نبود، ناگفتن آن بایسته تر بود، چرا...؟! شاید تعجب آور باشد ولی واقعیت دارد که برخی از مواضع این روزهای جناب هاشمی نه فقط آسیب و زیان چندانی به نظام اسلامی و حرکت پویا و پرشتاب آن نمی رساند، بلکه گواه دیگری بر حقانیت حرکت و مواضع نظام در مقابل کینه توزی دشمنان بیرونی و داخلی نیز هست و حکایت از آن دارد که جمهوری اسلامی ایران در مسیری که امام راحل(ره) ترسیم فرموده و رهبر معظم انقلاب پرچمداری می کند، تمامی موانع پیش روی را پشت سر می گذارد، حتی اگر این موانع در پوشش سوءاستفاده از شخصیتی نظیر آیت الله هاشمی رفسنجانی تدارک شده باشد. ادامه مطلب...

+ نوشته شـــده در پنج شنبه 91/11/12ساعــت 7:46 صبح تــوسط عباس | نظر
<      1   2   3      >